چنان که اشارت رفت، مهمترین اثر ابن ابی الحدید، کتاب شرح نهجالبلاغهی اوست که از کتب معتبر و مهم ادبی، تاریخی و کلامی است و از همان زمان تالیفش شهرت یافته و محل مراجعه و استفادهی دانشمندان قرار گرفته است.
چگونگی تالیف کتاب
مولف خود در مقدمهی کتاب میگوید ابتدا وقتی که ابنعلقمی، وزیر شیعی خلیفه، او را بر این کار واداشت، او شرحی مختصر مشتمل بر معانی و لغات غریبه نوشت و به همین اکتفا کرد. اما بعد فکرش دگرگون شد. او خود در مقدمه کتاب اینگونه توصیف میکند:
« ولی چون [این بنده] در آن باره نیکو اندیشید، دید که این جرعهی اندک، تشنگی را فرو نمینشاند که بر عطش میافزاید و کافی نیست؛ بدین سبب... سخن را در شرح آن گسترش داد، گسترشی که شامل مباحث لغوی و نکات معانی و بیان و توضیح مشکلات صرفی و نحوی بود و در هر مورد شواهد دیگری، از نظم و نثر، که مؤید آن باشد، آورد و در هر فصل کارها و وقایع تاریخی مربوط به آن را شرح داد و ... در هر مورد که در شرح نیازی به آوردن انساب و امثال و نکات لطیف بود فروگذاری نکرد. و این شرح را با مواعظ و اشعار زهد و دینی آراست و حکمتهای گرانبها و آداب و عادات و خلق و خوی مناسب با موضوع را آورد؛ و چنان رشتهی گهر و گردنبند آراستهای شد که بر هر رشته و آویزهی رخشان پهلو میزند و مایهی رشگ و شرمساری هر بوستان و گلستان است... »[1]
تالیف کتاب 4 سال و 8 ماه طول کشید که خود ابن ابی الحدید از تطابق مقدار زمان نگارش کتاب با مقدار زمان خلافت امیرالمومنین علی اظهار نیکبختی میکند.
اندر کیفیت و کمیت کتاب
این کتاب توسط مولف در 20 مجلّد نگاشته شده است و چنان که او تاکید دارد واجد جنبههای گوناگون و بسیاری است. اما به نظر میرسد سه جنبه بر دیگر جنبهها برتری دارد؛ که عبارتاند از:
الف. جنبهی ادبی؛ بد نیست بدانید در مجموع هشتهزار بیت شعر در این کتاب در موضوعات نحوی و لغوی آورده شده که خود 400 صفحه را در برمیگیرد.
ب. جنبهی تاریخی و اجتماعی؛ در این باره توضیح جداگانهای داده خواهد شد.
پ. جنبهی کلامی، که این جنبه از لحاظ کمّی بر دو جنبهی پیشین برتری دارد.[2]
« جلوهی تاریخ در شرح نهجالبلاغه »
قسمتهای تاریخی این کتاب از لحاظ تعدد منبع نقل و وثاقت تاریخی بینظیر است؛ چرا که مولف از مخزن بیکران کتابخانههای خلیفهی عباسی بهره میبرده است.[3] البته تنها شرح خطبهها و نامههای حضرت علی واجد نکات تاریخی بوده و در میان شرح حکمتها نکتهی قابل ذکر تاریخی یافت نمیشود. با این وجود سودبخشترین و عامپسندترین بخش کتاب همین نکات تاریخی-اجتماعی آن است. به ویژه تاریخ صدر اسلام و نیمهی نخست قرن یکم هجری که در این کتاب به جذابترین وجه ممکن منعکس شده است.
همین جذابیت و سادگی بود که سبب شد مرحوم دکتر محمود مهدوی دامغانی دست به تلخیص و ترجمهی این جنبه از شرح نهجالبلاغه بزند و اثر تاریخی ارزندهای را به زبان فارسی به جا بگذارد. این ترجمه در 8 جلد توسط نشر نی با نام «جلوهی تاریخ در شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید» به چاپ رسیده است. مترجم بر این باور است که این تنها معادل ترجمهی دو جلد از شرح نهج البلاغه است و ترجمهی کل این اثر عظیم نیازمند کاری گروهی و طولانی مدت است. البته پیش از این هم سعی در ترجمه یا تلخیص این کتاب شده است ولی هرگز هیچ کدام به روانی و توفیق این 8 جلد نرسیدند.
چون به شخصه در دوران دبیرستان با مطالب تاریخی این کتاب، در مورد احوال و اقوال صحابه و تابعین، انس زیادی گرفتم و مطالب زیادی آموختم، به هر کس که به این قبیل مطالب علاقه دارد توصیه میکنم حتما نگاهی به آن بیندازد. پس از چندی غور در دنیای بیکران اینترنت به چیز غریبی برخوردم؛ متن کامل همهی ۸ جلد کتاب فوق، آن هم به صورت html در اینجا. نمی دانم حقوق مولف و مترجم و ناشر این وسط به کدام گوشه رها شده است! سایتی که اقدام به این کار کرده چندان هویت مشخصی ندارد و مشابه همین را در حق بسیاری از کتب دیگر و مولفین آن مرتکب شده است. در باب احکام شرعی و اخلاقی مترتب بر این عمل حرفی برای گفتن ندارم!
لینک بخش نخست یادداشت؛ معرفی مولف
[1] ابن ابی الحدید، «جلوهی تاریخ در شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید»، ترجمهی مهدوی دامغانی، نشر نی، تهران 1379خ. ص سیزده و چهارده.
[2] مهدوی دامغانی، منبع پیشگفته، ص هجده.
[3] برای آگاهی از منابعی که مولف برای ذکر مسایل تاریخی به آن ارجاع داده است، نک. مقالهی «ابن ابی الحدید»، دایرةالمعارف تشیع، ج 1، زیر نظر بهاءالدین خرمشاهی و کامران فانی، تهران 1375خ.
استناد های تاریخی اش بی نظیر است آن هم در قرن ۷ام. زمانی که به تازگی علم رجال ایجاد شده بود.
بله،
در باب سابقه ی علم رجال چندان نمی دانستم. در گوگل که جستی بزنی، اولین لینک تو را می برد به کتابی از «آیت الله خامنه ای».
فصل سوم کتاب، تاریخچه ی علم رجال است:
«این علم از دیرباز، یعنى از نخستین قرنهاى طلوع اسلام، مورد توجه مسلمین قرار داشته و به تدریجبا افزایش نیازى که بدان احساس مىشده، دامنه آن گسترش یافته است.
در قرن سوم هجرى بر اثر شیوع کتب حدیث و رواج اصول و مصنفات این علم، فن رجال نیز بالتبع رونق گرفت و کتب بالنسبه زیادى در این فن تدوین و تالیف شد که برخى از آنها تاکنون موجود است و از آثار گرانبهاى شیعه در این علم به شمار مىرود.»