"ب"
سلام
این یکی کوتاه است. داشته باشید تا پست بعد «مراحل تکوین نو گرایی در غرب» و بعدش هم «آثار و پیامد های مدرنیته» خب به مراتب خیلی جذاب ترند.
--------------
ممکن است برخى به جنبه هاى صورى و ظاهرى جهان مدرن نگریسته، آنها را با جنبه هاى جهان سنّتى مقایسه کنند و در نتیجه بگویند آنچه که مدرنیته را مدرن ساخته، ماشین و ماشینى کردن زندگى و صنعت، و صنعتى کردن جهان و حاکم شدن استانداردهاى پیشرفته ى زندگى و دیگر ویژگى هاى صورى جهان مدرن است، اما جامعه شناس امریکایى پیتربرگر (Peter Berger) سؤال کاملاً بجا و درستى را مطرح ساخته است و آن این که آیا در این صورت ما همان مصریان باستان نخواهیم بود که سوار بر هواپیما (و برخوردار از جلوه هاى صنعت و فناورى) گشته اند؟
اگر تنها به جنبه هاى صورى و مادى قضیه توجه کنیم، بدان معناست که تفاوت جامعه ى مدرن با سنّتى صرفاً ابزارى و صنعتى است و نیز مدرن سازى کشورهاى توسعه نیافته، تنها از طریق به کارگیرى ابزارهاى صنعتى و ماشینى صورت مى گیرد و هیچ رابطه اى با فرهنگ و روان شناسى آن کشورها ندارد; اما مشکلات پیچیده ى اجتماعى و فرهنگى که از ره آورد مدرن سازى، دامنگیر جهان مدرن شده است، بطلان این مطلب را ثابت مى کند. در واقع، تفاوت جوامع مدرن با سنّتى، صرفاً مربوط به پیشرفت هاى صنعتى نظیر هواپیما نیست، بلکه مربوط به اندیشه و فرهنگ انسان هاست. بنابراین، انسان مدرن در جامعه اى زندگى مى کند که در بردارنده ى شاخصه هاى مدرنیسم به صورت جامع مى باشد. آنچه که ویژگى هاى صورى و ابزارى مدرنیته را فراهم ساخت، اندیشه و تفکر آن بود.
---------------
یا علی
طوفان بزرگی در راه است! لنگرها را بکشید! باد بانها را برافرازید!
به سمت خشکی بروید...
سلام
وبلاگ جالبی دارید
موفق باشید
یزدان یارتان
سپاس.
مطلب سازندهای بود. اما این مطلب چه اندازه جنبهٔ کاربردی دارد؟
و یک سؤال: آیا نسخهٔ پی. دی. اف. مطلب حاضر نشده هنوز؟
البته این دیدگاه که مدرن شدن یک جامعه فقط با ورود ماشین ، سینما و کارخانه و در کل صنعتی شدن اتفاق می افتد سابقه تاریخی زیادی برای کشور های توسعه نیافته دارد. در کشور ما مظاهر مدرنیسم آورده شد اما اخلاق مدرنیسم با آورده نشد! درواقع اخلاق مدرنیسم را تحصیل کرده های ایرانی در اروپا به ایران آوردند. شاهان قجری و پهلوی به اشتباه صنعتی شدن را علت پیشرفت غرب می دیدند در حالی که رشد انسانی و نگرش مناسب تر به حاکم علت تمام این پیشرفت ها بود.
البته این فهم ناقص در دیگر مسائل هم قابل رویت است. مثلا ایجاد یک جامعه سکولار توسط رضاخان و آتاترک. هر دو فکر می کردند اگر زنان حجاب نداشته باشند ، یعنی کشورشان سکولار یا لائیک شده است.
اگر اخبار ترکیه را این روز ها دنبال کرده باشید ، حزب حاکم قصد دارد که حجاب را در دانشگاه ها و ادارات آزادکند، درحالیکه ارتش ترکیه این موضوع را مساوی با از بین رفتن ساختار لائیک قانون اساسی می داند!
سلام،
جالب است ...
من داشتم به این موضوع فکر می کردم که همین الان که من دارم در دنیای مجازی برای یادداشت شما نظر می گذارم، صرفا دارم با ابزاری مدرن یک مکالمه ی سنتی را پیش می برم.
ما حتی از مزیت های بی شمار این ابزارها هم داریم چشم پوشی می کنیم و اینترنت را اغلب به صورت یک کتاب یا روزنامه در نظر می گیریم.