آپولو باز هم اسم کتاب دیگری را از تقدیر ملت خط زد. خودش تقصیری ندارد (جز اینکه خداست و بی تقصیر)، در پیشگویی های معبد دلفی هم خواب چاپ این جور کتاب ها را نمی دیدند. وگرنه اجازه نمی دادند آینده به این جا بکشد. بگذریم از اینکه همه شان کورند و خواندن نمی دانند. عجیب تر اینست که خود آپولو کمان گیر خوبی است، شاید هم فقط شکارچی خوبی باشد، این یکی را که به خطا زده. تقصیر خود ملت است باید کتاب های هنری و مورد پسند آپولو بخوانند. حالا دیگر دیر شده، نفرین اجرا شده و از زئوس هم کاری بر نمی آید. همه اش هم بخاطر این است که آپولو با زئوس جور است و با هم به گردش می رونند! تماما هم تقصیر پرومته است که کتاب را بدست انسان داد!
خدا سایه ی زئوس را از ملت کم نکند و گناه ما را برما ببخشاید، باشد که آپولو سایه اش را از کتاب های ما کوتاه کند!
پ.ن: جایی خواندم وزارت ارشاد هیچ حق قانونی برای توقیف کتاب «خاطرات دلبرکان غمگین من» نوشته ی گابریل گارسیا مارکز نداشت. علیرضا باید تایید کند!
ترجمه دیگری از این کتاب توسط امیر حسین فطانت انجام شده و نشر ایران آن را در امریکا چاپ کرده که می توانید متن کامل آن را از اینحا دریافت کنید.
سلام
آقای sajjad برای من نظر گذاشته بودند ومن هم جواب نظر ایشون رو میدم :
یله شاید حرف شما درست باشد اما به نظر من بالاخره آدم ها دو دشته اند یعنی خدا اونها رو دو دسته می کند جهنمی و بهشتی ...
بله آدم تاسف می خورد والا!!
وقتی ما شدیم مسئول افکار مردم دیگه ، خدا به داد آنهایی برسد که مثل ما نمی خواهند فکر کنند. یعنی کسی اجازه ندارد که شکل دیگری فکر کند.(البته مگر کسی هم فکر می کند.)
سلام
به آقای sajjad :
ولی اولش دو دسته میشوند . نه؟!