محفل

خدایا عقیده مرا از دست عقده ام مصون بدار!

محفل

خدایا عقیده مرا از دست عقده ام مصون بدار!

کارخانه ی تولید کارگر

مدرسه و نظام آموزش و پرورش از بزرگترین دستاورد های انقلاب صنعتی است. رویای آموزش همگانی و رایگان با ظهور کارخانه های عظیم به حقیقت پیوست و حتی زودتر از کارخانه ها مانند قارچ در تمام جهان پخش شد. پیدایش مدرسه در دنیای مدرن به معنی نبود آموزش در جهان ماقبل صنعتی نیست. فرهنگ های مختلف هر کدام به شیوه ی خود علوم و معارف خود را نسل به نسل به فرزندان خود منتقل می کرده اند، ولی هیچ کدام از این روش ها توانایی برآوردن نیازهای دنیای مدرن را نداشتند. جامعه ی صنعتی از یک طرف نیازمند کارگرانی فرمانبردار با احساس مسئولیت زیاد و خوگرفته به کار یکنواخت و بظاهر عبث بود و از طرف دیگر افرادی یکدست برای مصرف تولیدات یکدست و انبوه کارخانه های خود داشت. از این رو نظام آموزشی جدید هرچند با حسن نیت و آرمان "آموزش رایگان برای همه" بوجود آمده بود و به سرعت رشد می کرد ولی از همان ابتدا به گونه ای سامان یافت تا اهداف جامعه ی صنعتی را برآورده سازد. مدرسه با لباس فرم یکسان برای همه و ساعات درسی مشخص و ممتد و ... تبدیل به بزرگترین کارخانه ای شد که تمام افراد جامعه موظف بودند قسمتی از زندگی خود را در آن بگزرانند. البته نباید نتیجه ی مطلوب افزایش سطح سواد همگانی و ... را نادیده گرفت ولی در عمل بیش از نصف چیز هایی که در مدارس آموزش داده می شد هیچ گاه در زندگی آینده محصلان وارد نمی شد. آموزش چندان هم رایگان نبود، بهای آن ساعاتی بود که برای تبدیل شدن به انسان مدرن و کارگر مدرن از دست می رفت، که چه خوب چه بد گریز ناپذیر بود. نظام آموزش و پرورش در همان کودکی انسان ها را آماده ی ورود به دنیای مدرن و بخصوص کارخانه ها می کرد بدون اینکه هیچ راه دیگری غیر از آن وجود داشته باشد و اگر کسی وارد آن نمی شد خود به خود از جامعه طرد می شد و جایش در زاغه نشین های اطراف شهر ها بود.خروجی این کارخانه ی عظیم انسانی اصلی ترین ماده ی اولیه ی کارخانه های دیگر بود؛ نیروی کار
نظرات 5 + ارسال نظر
sajjad 1386/05/29 ساعت 05:11 ب.ظ

یک چیزی که به نظر من باید به این مطالب اضافه بشه اینکه این همگانی کردن آموزش روی نهاد های دیگر اجتماعی چه تاثیری گذاشته. البته این ها از جمله آثاری است که جریان مدرن بر زندگی انسان ها گذاشته است.
من یکی از این نهاد ها را که به شدت تحت تاثیر آموزش و پرورش همگانی قرار گرفته است را خانواده می دانم. در دنیا پیش از مدرن شدن جهان ، بخش زیادی از آموزش ها توسط خانواده انجام می گرفته است . حذف این نقش از خانواده اثرات زیان باری بر جامعه گذاشت. روابط خانوادگی کم و بی هدف شد. رابطه استاد و شاگردی دیگر بین فرزندان و پدر و مادر وجود نداشت. فرزندان یک خانواده بیشترین وابستگی را به افراد دیگر غیر از خانواده خود پیدا کردند. و این افراد سال به سال در تغییر بودند.

تاثیر گذاری و تاثیر پذیری نظام آموزش و پرورش در دنیای مدرن مبحث مفصلی است که به بیش از یک پست نیاز دارد. هر چند خودت بخوبی از پس خلاصه کردن تاثیر این نهاد بر مهمترین نهاد جامعه برآمده ای. ممنون!

رضا 1386/05/30 ساعت 12:45 ق.ظ http://chaah.blogfa.com

آره ...
نعمت مکتب خونه رفتن رو ازمون گرفتن !

البته حوزه هنوز هست، با همان زمین نشستن و ... ، شاید فقط ترکه را کم داشته باشد!
هر چند پست من به معنی خوب بودن نظام ها کهن آموزشی نبود ولی "نوستالژی بر دانشجویان عیب نیست!"

عطا 1386/05/30 ساعت 01:44 ق.ظ http://mahfel.sub.ir

سلام، چه عجب!

در این مورد بیشتر بحث خواهیم کرد، ولی یک نکته ای به ذهنم رسید تا این موضوع رو کمی ایرانیزه تر کنیم (البته Sajjad کمی در این راه تلاش کرد) اینه:
می خوام بگم تا وقتی سایر لوازم مدرنیته در جامعه ای ایجاد نشده و اون جامعه در سیر و روند منطقی جا افتادن مدرنیته نقشی نداشته این نظام آموزشی مخالف سنت جامعه می شه و با سایر مولفه های اجتماعی در تضاد قرار می گیره.
اتفاقی که در ایران رخ داد و حتی هنوز هم در نظام های آموزشی حوزوی و علوم دینی هم در حال اجراست. البته با تاخیر بسیار زیاد. به شخصه این تاخیر رو مثبت قلمداد می کنم و نظام سابق رو به خاطر تطابق بسیار زیاد ظاهر و محتوا راهگشاتر می دونم. البته جای بحث زیاده چراکه خیلی ها کلا حوزه رو پناهگاهی قلمداد می کنند برای کسانی که می خوان از سربازی فرار کنند و صبغه ی مذهبی ظاهری هم دارند.
اما این گونه نیست، (دست کم نبود.) ... از بحث منحرف نشویم...!

یه چیز دیگه هم اینه که الان در ایران با موجی از روش جدید آموزش مواجه شدیم که با نام نظام مدرن اون رو تبلیغ می کنند و در مدارس ابتدایی تا حدی اجراش می کنند که صبغه ای پست مدرن داره و بر خلاقیت تاکید می کنه ...!

علیک سلام، [با دلخوری:] عحب نداره، دوتا قبلی مال خودم بود، زودتر از این هم نمی شد پست داد!
[جدی با صدایی یکنواخت:]
فراموش نکن -از نظر نگارنده- مهمترین وظیفه ی مدرسه آماده کردن نسل های جدید برای زندگی مدرن است. حتی اگر در جامعه نیازی به همزمان سازی و یادگیری زمان مند بودن (که از مولفه های اساسی مدرنیزم است) در آینده ی فرد وجود نداشته باشد باز هم آن فرد در مدرسه زمان مند بودن را یاد خواهد گرفت و آن را در جامعه ی سنتی خود بکار خواهد برد. به نظر من ورود مدرسه به جوامع غیر صنعتی اولین گام در جهت صنعتی شدن است. گامی که با وجود ایجاد تضاد هایی گریزناپذیر موثرین راه حل است.
شاید مهمترین دلیل کنار نیامدن دین، بخصوص در ایران، با مدرنیزم همین عدم تحول نظام آموزش دینی باشد که انشاءا... با روند جدید آکادمیک شدن تعلیمات دینی حل شود.
[با شوخ طبعی:] بیایید امیدوار باشیم پست مدرنیزم در ابران "نیمه مدرن، بیشتر سنتی" بهتر از جاهای دیگر حواب دهد! فعلا کار ما اینست که به شیوه ی سنتی از ابزار مدرن استفاده کنیم و به صورت پست مدرن از آن حرف بزنیم!

سعید 1386/06/04 ساعت 12:23 ق.ظ

سلام

اینکه مدارس مدرن به برکت رنسانس برای تامین نیروی کار کارخانجات ایجاد شد به گواهی تاریخ و عملکرد خود این ساختار مورد قبول و توافق است.

در ادامه اش اگر دانشگاه را هم ادامه‌ی همین مسیر بدانیم پر بیراه نگفته ایم. نه؟ حال سطح آموزش آموزه ها متفاوت است. و الا هدف همان است که بود. توسعه تکنولوژی

البته مرحوم امیرکبیر نیت‌شان خیر بوده ها! فقط کمی ناشیانه عمل کرده. (این بهترین برداشت) و برداشت دیگر را کسانی که کتاب "قبله عالم" را دیده اند می دانند. سربسته بگویم که شواهد ضعیفی نیستند شواهدی که بر وابستگی امیرکبیر به انگلیس شهادت می‌دهند. من به شخصه هنوز قضاوتی دراین باب ندارم.

گریز:

این پست را که خواندم خاطرم آمد که رهبری کمتر از یک‌ماه پیش در دیدار مسئولین وزارت آموزش و پرورش تحول بنیادی نظام آموزش و پرورش را ابلاغ کرد و حداکثر 15سال برای‌شان بازه زمانی تعیین کرد. البته مراحل انجام کار را هم برای‌شان شرحی داده بود. و دلایلش هم همین عدم تطابق با تمدن بومی ایرانی- اسلامی مان و محصول مدرنیته بودن مدارس موجود و ... عنوان شده. اینکه ساختار موجود طی دویست سیصد سال تثبیت شده و حالا ما 15 چطور ساله سر و ته اش را هم بیاوریم هم مساله ایست ها!

..::یاعلی::..

در مورد دانشگاه مردد هستم: 1.دانشگاه پیش تر از مدسه بوجود آمده و پدیده ای صرفا مدرن نیست. هرچند با ظهور مدرنزیسم بسیار تغییر کرد. 2. دانشگاه معرف تیپ دانشمند( و کسی که از ذهنش امرار می کند؛ انتلکتوئل) است که اغلب به عنوان گروه مقابل کارگران(کسانی که کار یدی می کنند) قرار می گیرند.

قضاوتی که من در مورد نظام آموزشی مدرن کردم، که قضاوت رایج و پذیرفته شده ای است و البته در مورد ایران ناقص است، شاید در ظاهر نگاهی منفی باشد اما همانطور که در جواب نظرات قبلی گفتم، این تنها راه ورود به مدرنسیم است. از نظر لازم است برای تطبیق با مدرنیسم، حوزه ها را مدرن کنیم. البته به نظر می رسد دیر شده چون مدرنیز از پای درآمده و خوشبختانه یا متسفانه ایران بدون تجربه ی کامل مدرن وارد پست مدرن شده.
این ساختار 200،300 ساله دارد فرو می ریزد و موج انفجارش در 15 سال ایران را دگرگون می کند!

کورش 1386/06/16 ساعت 12:03 ق.ظ http://vulturek.blogsky.com/

بگزرانند یا بگذرانند؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد