حقیقت اینست که روشنفکر گونه ای نادر و در حال انقراض از انسان است که وجودش با
نظریه ی تکامل داروین در تطابق کامل است هر چند بر طبق نظریه ی جدیدتر بقای اصلح
محکوم به انقراض است. این گونه ی غریب در تمام جهان پراکنده شده البته در اروپا و
بخصوص فرانسه شاهد بیشترین فراوانی هستیم که آن هم احتمالا بخاطر قهوه ی خوب فرانسه
است. البته در امریکای جنوبی نیز نوع خاصی از روشنفکران پدید آمده که به دلیل غلظت
توتون کوبایی طی یک دگردیسی انقلابی به چریک هایی کمونیست و سپس دیکتاتور تبدیل
شدند. بنا به گزارش های ارسالی یکی از آخرین بازمانده های این نسل کمیاب در فلات
ایران همراه همسرش دیده شد. روشنفکران را اغلب نیمه شب در کافه ها در حال شب نشینی
می توان یافت هر چند هیچ گاه نمی توان حکمی کلی داد زیرا این گونه با وجود اندک
بودنش دارای طیف گسترده ای است. در باب زندگی اجتماعی شان هم باید گفت اینان هر
کدام خود را شخصا یک اجتماع می داند و هیچکدام حاضر به جمع شدن با دیگر همنوعان خود
نیستند. کلا زندگی اجتماعی روشنفکران در حالت ناپایداری به سر می برد. هر چند هنوز
محافلی وجود دارند که خود را روشنفکر می دانند ولی بنظر می رسد این محافل نیز محکوم
به زوال هستند.
در اینجا چند خصلت اصلی و مشترک را در مورد روشنفکران ذکر می
کنم که به شناسایی روشنفکران کمک می کند.
1. فضولی. مهمترین و اصلی ترین
خصلت روشنفکران. همانگونه که یکی از بزرگترین افراد این گونه ی نادر گفته روشنفکر
کسی است که در کاری که به او مربوط نمی شود دخالت می کند.
2. خودستایی. نمی
توانید روشنفکری را پیدا کنید که حداقل نصف صحبت هایش درباره ی خودش نبوده
باشد.
3. فخر فروشی. یک روشنفکر همیشه از کلماتی استفاده می کند که برای
عموم مردم و اغلب برای خودش نامفهوم است و بیشتر جنبه ی فخر فروشی دارد.
5.
علاقه به تمام هنرها. در عین آن که هیچ از آنها سر در نمی آورند سعی در نقد تمام
آنها دارند.
6. سیاست ورزی در سیاست. اصولا روشنفکرها از کار و حرف سیاسی
زدن بیزارند و شان خود را بالا تر از آن می دانند که عضو حزبی شوند ولی سیاست در
خونشان است. البته این بدلیل انتقادهای صحیح و واقع بینانه ی ایشان از رجال سیاسی
است که بدلیل منصفانه (بخوانید دو پهلو) بودن کسی کاری بکارشان ندارد و این از
سیاست ورزی زیرکانه ی روشنفکران است.
ّ
7. ساختار شکنی. روشنفکرها ماهیچه
هایی قوی برای شکستن همه نوع ساختار برخوردارند که از انسان هایی که هیچگاه کار یدی
انجام نداده اند بسیار بعید است. هنوز تعداد روشنفکران عمرانی به اندازه ای نیست که
ساختار های جدید ارایه دهند.
8. نرمتنی. روشنفکران نسبت به هیچ چیز تعصب
ندارند جز کلمه ی روشنفکر.
9.گریه نکردن. این مورد اثبات نشده ولی بنظر می
رسد در عرصه ی اجتماعی پذیرفته شده است.
البته بدون این موارد نیز می توان
آنها را از روی نوری که از کله هایشان پخش می شود شناخت!
برو بچ نظرتون در مورد برگزاری یک فروند کنفرانس آن لاین در مورد وبلاگ بعد از پایان امتحانات همه دوستان چیه؟
سریعا منو در جریان بذارید، وقتم شدیدا محدوده و ممکنه مجبور بشم از یک هفته قبلش برنامه ام رو تنظیم کنم.
سلام
کنایه جالبی به جماعت روشنفکران نامی بود منظورم فقط در نام است .
موفق باشید
فکر می کردم روشنفکران در ذات نیز همین "گونه" اند!
سلام
ممنونم که متن صیقلی خورده ای در اختیارمان گذاشتی. چون می دانی که می شد بیش از این ها آن را کش داد و خندید . در هر حال برای کنایه زدن کافی بود.
درباره ی "یک فروند کنفرانس آن لاین" (این عبارت را عینا کپی کردم که نشان دهم هیچ از مکانیزمش سر در نیاوردم!) : من تا 19 تیر در اردوی مشهدی که به شمال هم آغشته است شرکت دارم و از 19 تا 21 وقت خالی دارم.
از امام رضا آن چه خدا برای شما آرزو دارد خواستارم.
باز هم سپاس گزارم، تا همین جایش را هم مدیون تو هستم.
روشنفکران اصولا انسان های جدی هستند و فکر نمی کنم شوخی بیش از به مزاجشان خوش بیاید!
خدا را شکر اندکی کاسته شد از مشغله مان، و بعد از مدتی رخصت مطالعه مطالب آن طور که باید مطالعه شوند فراهم آمد. (تکبیر!)
1. به نظر من روشنفکر بیشتر بر اساس نظریه انفجار بزرگ خلق شده تا نظریه داروین.
2. روشن فکران متفکرند. این را از این می توانید بفهمید که تنها کسانی هستند که حتی در دست شویی هم می اندیشند. (نپرسید به چه، من روشنفکر نیستم!)
3. برای رفع پاره ای ابهامات:
Intellectuals are the ones able to give everything a thought, even in a rest room,
توفیق.
تکبیر...!
از آنجایی که در زمان انفجار بزرگ روشنفکری وجود نداشت و مهمتر از این در آن زمان همه چیز تاریک بوده، به همان داروین که خود از نمونه های ناقص و ابتدایی جهش ژنتیکی روشنفکری است بسنده می شود!
از آنجا که برای دیدن روشنفکران به روشن بینی نیاز است که خود معلول روشن فکری پس روشنفکر کسی است که خود را روشنفکر می نامد هر چند کسی روشنایی کله اش را نمی بیند!
من نمیدونم این روشنفکر و روشنفکربازی و روشنفکرنما و روشنفکر در نام و ذات و ... چه بازی جدیدی تو این وبلاگ راه افتاده ! ولی همون یه بار در دفاع از این جماعت برای همه عمرم بسه !
جالب اینجاست که عنوان مطلب انتقادی به آنچه که در حال حاضر اصلآ وجود خارجی نداره ،لطفآ یک روشنفکر بیچاره رو اسم ببر ، حال با این اوصاف و غیر از اون ، هر جور که تو می خوای ؟!
و صد البته اونقدر بقیه الان همه کاراشون درست و راست که فقط نقد این روشنفکرا و اصلاحشون مونده که گویا اهتمام خاصی هم نسبت به اون هست ! انشا الله که موثر بیفتد و غیر روشنفکران بتونند اونها رو شناسایی کنند !
در هر صورت در مقام آنچه عنوان کنایه بر آن گرفت و شوخی ، من هم در همان حد به آن نگاه می کنم : فقط یه شوخی بود !
انتقادی بودن مطلب خود شوخی بیش نبود! البته طنز بدون انتقاد شوخی زشت تری خواهد بود! هر چند این انتقاد به روشنفکر نماهایی باشد که در ذات روشنتر از نام باشند!(بدیهی است که وجود خارجی ندارد، پس به خودت نگیر!)
یکی از خصایص دیگر روشنفکران انحصاری دانستن انتقاد است که من فراموش کردم در مطلبم بیاورم، البته این بدلیل کله های منورشان است که باعث می شود تاریک فکران آنان را نبینند و نتوانند نقدشان کنند.
نقد منتقد لذت خاصی دارد همانطور که چتر زدن از چترباز!
"فقط یه شوخی بود!" ولی به نظر می رسد روشنفکران به آن نمی خندند!
1. کنفرانس آنلاین پر
2. هم میهن توقیف شد
فقط سکوت می کنم!
ولی این اصلا شوخی نیست!!!!
منظورت که این نیست که نمی خندی؟!
باید چند نکته رو متذکر شم !
1. روشن فکر یعنی کسی که می ره کافه نادری !
2.سیگار نخی 1000 تومن می کشه
3.موهاش مثل جناگل آمازون ه !
4.از همه مهمتر این قابلیت بزرگ رو داره که بتونه به تمام بزرگان و مخصوصا شخص اول مملکت (که البته اگه بزرگ باشن...) فحش بده و یا به طور کاملا منصفانه و نه از روی تعصب توهین کنه !
5.صبحای 5شنبه یا جمعه پا می شه میره کوه !
6.و شاید به جرات بشه گفت که یکی از عوامل اصلی و به شدت مهم و حیاتی در امر تشخیص روشن فکر از نا روشن فکر و یا تاریک فکر ، این عامل حیاتی و مهمه که روشن فکر با قهوه به دنیا میاد و با قهوه غسلش می دن میفرستنش زیر خاک !
متذکر می شم: خوش بحالشون!!؟
با این حساب همه مردم شریف ایران زمین روشنفکرهای خبره ای هستند.از همون خصوصیت اول و چندتای بقیه میشه اینو فهمید.البته از اونجایی که هیچ خانم ایرانی از کله اش نور پخش نمیشه پس ما خانم های ایرانی رو از فضیلت روشنفکربودن معاف کنید.
(البته طنز شوخی تلخی است و تاثیر آن به مراتب از جدْ بیشتر.امیدوارم روی همه روشنفکرای وبلاگتون تاثیر بذاره و یه کم به تفکر واداره)
به این نکته توجه نکرده بودم! شاید بهمین خاطر است که همه در مورد روشنفکری حرف برای گفتن دارند!
"البته از اونجایی که هیچ خانم ایرانی از کله اش نور پخش نمیشه پس ما خانم های ایرانی رو از فضیلت روشنفکربودن معاف کنید." در این مورد من ترجیه می دهم سکوت کنم، هرچند به آن می خندم!
یکی دیگر از خصال روشنفکران که من فراموش کردم:
۱۰. زن ذلیلی. روشنفکران ذاتا فمینیست هستند، چه مرد باشند چه زن!
البته روشنفکران همیشه تفکر می کنند حتی در موردی که pure persian ذکر کرد! و نیازی به طنز ندارند.
از ریزبینی تان بسیار سپاس گزارم.
ببخشید نظر قبلی مال من بود.یادم رفت اسمم رو بزنم.
ممنونم از شعری که در خانه ام جا گذاشتین. قدردانم.
خیلی یخ بود!!!!!!!!