این نوشته یکی از چندین شوخی هایی ست که می توان با جدی ترین کارها آقای احمدی نژاد رئیس جمهور انقلابی و اصولگرای اصلاح طلب و رئیس جمهور لیبرال کمونیست که اعتقاد زیادی به اسلام دارد و در همین راستا طرفدار بانکداری غیر اسلامی ست(این را از آخرین دستور ایشان برای نرخ بهره بانکها می توان فهمید) کرد. من به نوبه خودم پیش از سازمان تربیت بدنی و پیش از هر سازمان شکست خورده دیگری فرارسیدن سالروز حماسه سوم تیر را به شما و رهبر انقلاب و امام زمان و آقای جنتی و آقای مصباح یزدی و آقای خدا و ملت همیشه در صحنه ایران تبریک می گویم.
متن کامل پاسخ بوش به احمدی نژاد
متن کامل نامه بوش به احمدى نژاد را اندکی پیش روزنامه ایچنا- چاپ شانگهای- مخابره کرد. در این نامه آمده است:
«آقای محمود احمدی نژاد
رییس جمهور جمهوری اسلامی ایران؛
نامه ارسالی شما از طریق سفارت سوییس، حافظ منافع ایالات متحده امریکا در ایران، دریافت شد. بسیار خوشحال هستم که سرانجام باب تعامل و گفتگو بین دو کشور بزرگ و اثرگذار جهان یعنی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا با این نامه باز شده است. همچنین درایت شمار را در تنظیم آن متن مصلحانه میستایم که به جای پرداختن به مسایل بی اهمیتی نظیر نفت به دغدغههای بزرگتر بشری پرداخته بودید. این نشان میدهد که ما و شما در یک چیز با هم اتفاق نظر داریم و آن همان است که شما ایرانی ها به آن "کار را به کاردان بسپار" میگویید. به عبارت بهتر شما قبول دارید که دخالت در کارهای کم اهمیت مربوط به زمین بر عهده ما باشد و تعیین تکلیف در مورد امور آسمانی به عهده شما. کاملا موافقم به شرط آنکه به کاهش بهای نفت کمک کند!
آقای رییس جمهور
گمان میکنم – فارغ از اوضاع و افکار عمومی حاکم بر تهران و واشینگتن- من و شما در بسیاری از مسایل مثل هم فکر میکنیم.
مثلا شما از این نگران هستید که ما عراق را 50 سال به عقب برگردانیم و ما هم از این نگران هستیم که شما ایران را 50 سال به عقب برگردانید! شما نگران این هستید که ما صدها میلیارد دلار از خرانه چند کشور بیگانه برداریم و صرف هزینههای خودمان غیرضروری کنیم و ما هم نگران این هستیم که شما صدها میلیارد دلار از خزانه کشور خودتان بردارید و صرف هزینههای نامربوطِ دیگران کنید!
یا مثلا شما از من میپرسید: " چرا چنین مخالفت گسترده اى با برگزارى همه پرسى انجام مى شود؟ " و من هم از شما میپرسم " چرا چنین مخالفت گسترده اى با برگزارى همه پرسى انجام مى شود؟ " منتها شما از رییس جمهور امریکا در مورد همهپرسی در "فلسطین" میپرسید و من از رییس جهمور ایران در مورد همهپرسی در "ایران"!
در حقیقت حتی من فکر میکنم که ما حتی در مورد مساله اسراییل هم یکسان عمل میکنیم: من طوری در مورد اسراییل و هویت تاریخیِ آن صحبت میکنم که در نهایت به سود منافع امریکا باشد و شما هم طوری در مورد اسراییل و هویت تاریخی آن حرف می زنید که در نهایت به سود منافع امریکا باشد!
آقای رییس جمهور احمدی نژاد
قطعا میدانید که من نه آموزگارم و نه مانند شما سواد آکادمیک و دانشجو دارم. اما تا آنجا که آقای سازگارا به من گفتهاند شما در رشته مهندسی عمران که یک رشته فنی است تحصیل کردهاید و در دانشکدهای فنی از دانشگاه علم و صنعت نیز تدریس کردهاید. بنابراین من نمیفهمم که چطور دانشجویان مهندسی، در کلاسهای فنی با شما که معلمشان بودهاید در مواردی نظیر سیاستهای امریکا، صلح جهانی، آمورههای مسیح(ع) و لیبرالیسم بحث می کردهاند و شما نیز تاریخ جنگهای جهانی و هولوکاست را به آنها آموزش میدادهاید!
آیا مفهوم "رشتههای مهندسی" در ایران به معنای همان چیزی است که در سایر جاهای دنیا به آن "علوم انسانی" میگویند ؟ یا واقعا شما به کسی که قرار است سد و جاده و ساختمان بسازد در مورد تاریخ و فلسفه و دین و سیاست آموزش میدهید؟! اگر اینگونه است پس بیجهت نیست که چند برابر تلفات کلِ ارتشهای خاورمیانه و آسیا، هر سال تلفات جادهای دارید و با هر زلزلهی متوسطی، دهها هزار نفر در ایران کشته میشوند!
آقای احمدینژاد عزیز
البته نمیخواهم با این نامه در امور داخلی کشور شما دخالت کنم و اصولا گزینه نظامی را ترجیح میدهم ولی به آن دسته از مردم و یا دانشجویان که به نوشته شما دایما "نقشه 60 سال پیش جهان را نگاه میکنند و دنبال اسراییل میگردند و نمیتوانند آنرا پیدا کنند" توصیه می کنم تعداد کشورهای جهان در آن تاریخ را از روی نقشهها و کرههای قدیمی بشمارند و با تعداد کشورهای جهان در حال حاضر مقایسه کنند، تا آرام بگیرند و بگذارند ما هم آرام باشیم.
گذشته از اینها من گمان میکنم بهتر است اگر برایتان مقدور نیست تا به دانشجویان رشتههای مهندسیتان درسهای فنی بیاموزید، دست کم تعدادی نقشه و کره جغراقیایی جدید برای آنها تهیه کنید تا اینقدر مجبور نباشند اسراییل را بر روی نقشهها و کرههای 60 سال پیش پیدا کنند! (ایالات متحده امریکا حاضر است تحریمهای ایران را در خصوص فروش تعداد معدودی نقشه و کره جدید توسط شرکتهای امریکایی به موسسات ایرانی را لغو کند به شرط آنکه ایران هم کلیه فعالیتهای غنیسازی خود را فورا به حالت تعلیق درآورد!)
آقای محمود احمدینژاد
شما در نامهی طولانیتان یک سطر را به مسایلی که باید برای ایرانیها خیلی مهم باشد مثل " کودتاى ۱۳۳۲ و به تبع آن سرنگونى رژیم مشروع وقت، مخالفت با انقلاب اسلامى، تبدیل سفارت به مقر حمایت از فعالیت هاى مخالفان جمهورى اسلامی، حمایت از صدام در جنگى که علیه ایران به راه انداخت، مورد اصابت قرار دادن هواپیماى مسافربرى ایرانى و مسدود کردن دارایى هاى ملت ایران" اختصاص دادهاید و در مقابل 12 صفحه در مورد مسایلی که برای شهروندان امریکایی مهم است مثل وضعیت روحی سربازان امریکایی در عراق، هرینههای سرسام آور جنگ عراق و دفاع از اسراییل برای مالیاتدهندگان امریکایی، یازده سپتامبر و عوامل آن، کودتاها در امریکای لاتین، بیخانمانهای ایالات متحده و دستورات عیسی مسیح(ع) نوشتهاید.
این نشانه حسن نیت شماست و من از طرف ملت و دولت امریکا از شما سپاسگزارم که حتی در این شرایط بحرانی و در این مجال و موقعیت تکرار ناشدنی نیز، آنقدر مهربان و از خودگذشتهاید که به جای کشور و ملت خودتان به فکر ایالات متحده و ساکنان آن هستید. مطمئن باشید هیچ رییسجمهور در طول تاریخ مانند شما عمل نخواهد کرد!
همکار عزیز
متاسفانه بیش از این وقتی برای پاسخ به نامه شما ندارم وباید برای گروهی از نیروی دریایی که در قالب سه ناو هواپیمابر عازم خلیجِ همیشه فارس ایران هستند، عازم یکی از بنادر شوم. به هرحال صمیمانهترین تشکرات خود و همکارانم به ویژه خانم رایس را از اینکه با درک موقعیت ما، نامهتان را طوری تنظیم کردید که کوچکترین خللی در تلاشهای ما در خصوص اجماع جهانی بر علیه ایران وارد نساخت، تقدیم دارم.
با سپاس و احترام
جورج بوش کوچک
رئیس جمهور ایالات متحده امریکا
پی نوشت: راستی دوست عزیز
چون نه در امریکا و در هیچ کجای جهان، هیچ سفارتخانه و حتی شخصی حافظ منافع ایران نیست؛ مجبورم این نامه را با یک کبوتر ارزان قیمت چینی بفرستم یا اینکه وقتی خودم آمدم ایران آنرا بهت تحویل بدهم. امیدوارم راه اول کمتر طول بکشذ!
جورج»
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پسنوشت:
دوتا نکته به ذهنم رسید که درمورد این دو رئیس جمهور بگم. اولا اگر احمدی نژاد کاری عجیب بکند که نتیجه بدی به همراه داشته باشد این نتیجه تنها به ایران و چند همسایه اطرافش محدود خواهد شد اما اگر بوش کار حماقت باری را انجام دهد ممکن است تمام دنیا هزینه ای سنگین برای آن بپردازند.
ثانیا اون که گفتم مردی از جنس لجاجت بیشتر به احمدی نژاد می خورد و اینکه گفتم مردی از جنس حماقت به بوش برمی گشت!
جالب بود...اما...!!!
من می خوام کمکت کنم که سه نقطه را پر کنی!
حالت اول :
جالب بود (خالی بستم) اما( بعدا حالت و می گیرم!)
حالت دوم:
جالب بود (خیلی حال کردم) اما (خیلی حال کردم!)
حالت سوم :
خیلی باحال بود....اما...
چنان نوشتنی، چنان خواندنی را سبب می شود.
(اشاره به نظرات "بالایی")
البته این که می گی اشاره به نظر بالایی خود از عجایب این نظر است. می دانستم که پیشاپیش مطالب ار می خوانی ولی مگر می شود پیشاپیش نظرات را هم خواند؟
یه شفاف سازی کنم متن نامه را من ننوشتم (عمرا فکر نمی کردی یکی دیگه نوشته باشه!)
پُستی از جنس لجاجت، پستی از جنس ...
شرم آور است که اینقدر به غرغر احتیاج داریم...
هر چند حماسه خواندن پدیده ی سوم تیر خود پدیده ایست!
همش خودتی (بقول میرحسین!)
دونفر برام توی 360 برای همین مطلب comentگذاشته بودن که اینجا هم می گذارمشان!:
in jama@ chapo rastesh shab sare ye sofre ghaza mikhore,
mano shomaro andakhtan be june ham!!!!
http://www.quotegarden.com/politics.html... just have a
look, u can't say you know more than all these people!!! yeah?!
tanze jalebi bood. vali movazzebe setarehat bash.chon momkene bazia be cheshme tanz behesh negah nakonand. man ham az setareye ziad khosham nemiad.
هر چند شفاف سازیت مناسب بود، ولی مطمئن بودم که عمرا متن نامه رو تو ننوشتی. بالاخره بعد این که 5 ساله دارم نوشته هات رو می خونم، اگه آب هویج بستنی هم بودم می فهمیدم که این متنه کار تو نیست ;)
در مورد جلو جلو خوندن نظرات هم هر کی این مطلب رو می خوند نظراتش رو پیش بینی می کرد. D:
سلام
من اولش این کار احمقانه ی رئیس جمهور (نامه نوشتن به بوش)رو یه جور شوخی خیلی احمقانه تصور میکردم اما وقتی جلو ی بابام این حرفو زدم گفت واسشه تو شاید اما واسه دنیا نه ......این کاری که اون کرد تو دنیا خیلی بازتاب داشت که امروز میتونیم یکی از اونها رو تو وبلاگ تو ببینیم! ..... من اون قدرها سواد سیاسی ندارم اما میدونم احمدی نژاد تو عرصه ی سیاسی خوب عمل میکنه اگر کله خر بازی در نیاره اما اون زمینه ی اقصادی داره یه گندهای میزنه در حد تیم ملی و فرا تر ......ولش کن .زیاد حرفامو جدی نگیر
موفق باشی
یه چیزی رو توی این چند روزه فهمیدم اونم اینکه هیچ ملت و کشوری به اندازه ایرانی و ایران دنبال دردسر و جنجال نیست! این رو از علاقه شدید مردم بهسیاست خارجی احمدی نژاد می گم !!!!
اما واقعا راه های بهتری برای مبارزه با شیطان بزگ وجود نداره! ؟من فکر می کنم اگر داریم با شیطان بزرگ می جنگیم باید به اندازه آن هم باهوش باشیم!!!!!
سجاد عزیز ، مرسی از یاد آوریت !
امیرالمومنین طی بیانی پر معنا در غررالحکم ، عامل فروپاشی یک نظام را چهار چیز می دانند : ۱. به فرو مایگان مسئولیت سپردن ۲. شایستگان را به انزوا بردن ۳. مسائل اصلی و حیاتی جامعه رو رها کردن ۴. و به مسائل فرعی روی آوردن .
نمیدانم ولی انگار در سالروز حماسه یا پدیده سوم تیر ، ذکر این تذکر چندان هم بی مناسبت نیست که گویا رئیس جمهور ، رقابتی بی سابقه جهت تحقق بند بند آن دارد ، و نیز نمیدانم فرمایش علی محقق شود یا تا زمان فرصت پشیمانی به همه مان نداده ، تدبیر اصلاح ، مستولی و مقدم بر انهدام گردد .
( در باره تفاوت و تمایز این مرد لجوج با آن مرد احمق حداقل آنگونه که ما می فهمیم ، آن است که دو بند آخر در آن سوی کاملا بر عکس است که عمر آنجا ارزش دارد و زیستن ارزشمند است ! آنچه امروز شاهدش هستیم که دست دادن و مصاحفه با زنان ، جریان اصلی محافل سیاست اش است و بازی سهمیه بندی دغدغه مردمش و الی آخر ماجرا که ذکر مسائل جزئی و فرعی ، زمان و مکانی بیش می طلبد و نیز موضوعیتی ندارد که آشکاراست و خود دامن زدن به آن و نیزحدود دو سالیست که دو کلمه حرف حساب سابق حتی در حد همان حرفش را هم آنطور که باید نشنیدیم ! )
( چند نکته وبلاگی : نمیدانم چرا دوستان نظر گذار قدری به محتوای و مفهموم اصلی پست دقت نداشتند ، که طبعا به خاطر طنز بودن بیان و در حقیقت طنز تلخ بودنش بود که جای داشت حداقل نظری به باب سوم تیر که این پست به بهانه اش بود بپردازند و حرفی برای گفتن داشته باشند !
(( در داخل پرانتز پرانتز ، چندی قبل نظری به زبان پینگیلیش بود که اتفاقآ اصلا منظور و مفهوم و اشاراتش واضح نبود که دچار سانسور شد ، اگر جسارت نباشد علت آن سانسور در نظرات چه بود ؟!؟!؟!؟ ))
دیگر آنکه گویا طبقه بندی غرغر قدری سبب کاستن از ارزش مطلب می شود و چندان جالب به نظر نمی رسد ، در حقیقت این لفظ به سبک خاصی از نوشته که منظور نظر همه مان است و شبیه به نوعی نقد است حال با هر بیانی اطلاق می شود که اصلا هم غرغر نیست مانند آنچه در همین پست بود ! به نظرم این دسته بندی تغییر و جایگزین شود شایسته تر است .
آخر جهت رعایت حقوق نویسنده اصلی نامه و حق نشر آن در وبلاگ و ادامه شفاف سازی ها ، نویسنده این نامه ، جناب آقای محمود فرجامی ، روزنامه نگار و وبلاگ نویس خوب کشورمان است .که خیلی بهتر بود که این مطلب در همان پست بیان می شد . )
سلام علیرضای خیلی عزیز!
اینکه چرا این مطلب را غر غر گذاشتم چون واقعا در مود غرغر بودم و دائم داشتم غر می زدم که این مطلب را خواندم و گذاشتم!
درباره حدیث امام علی بسیار متشکرم که بسیار بجا بود!
نام نویسنده را چون از روی کاغذی بی نام و نشان مطلب را خوانده بودم نمی دانستم که از اشاره شما متشکرم!
من خودم هنوز نفهمیدم که چطور احمدی نژاد اینقدر بزرگ شد و هنوز هم نمی فهمم چرا بزرگ باقیمانده ! چشمام کار می کنند و هنوز کور نشده و عقلم هم تا حدودی به بعضی مسائل می رسه و مطمئنم که از روی دیدگاه تنگ سیاسیت نیست که نسبت به کارهای احمدی نژاد تعجب می کنم!
بنده پاسخ گوی سانسور نظرات می باشم. یعنی در واقع پاسخگو نمی باشم. عامل می باشم.
اصولا سانسور چی ها زورشون زیاد می باشد و به کسی پاسخ گو نمی باشند. اگر نفس می کشی جلو تر بیا.
---
چون در حد کشیدن موی عروسک بود اون نظر رو پاکیدم.
من که این نظر سانسور شده را ندیدم ! چه کنم؟!
حافظ٫ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم....
من هم اشاره کردم که اصلا نفهمیدم منظورش چه بود و به نظر که اشاره داشت منتهی چون آنچنان حتاکی و توهین نبود چه بهتر که صلب آزادی بیان نمی شد ، سانسورچی !!!
به علت مشغله و اهمیت امتحانات فعلا نمی توانم نظر خاصی بدهم، الا این که فکر می کنم ما و مردم ایران ظلم بزرگی به احمدی نژاد کردیم که او را به این سمت برگزیدیم.
شما فعلا درستو بخون من خودم هستم نظر می ذارم!
من هم می ترسم بنده خدا از بلندی بترسه ولی روش نشه بگه من و اینقدر بالا نبرید!!!!
yep!!! man jedan in tori fek mikonam!! chon osulan siasat bazie kasifie ke bayad sepordesh daste sodagarane siasatmadar!!!
ghasde tohin nadaram, na be shoma, na be khanevadeye siasitun, vali be nazaram bache ganast age fek konim, mano shoma az siasat sar dar miarim!!!
in mardom chapo rast nemikham, fazaye baze siasi nemikhan, roshanfekrio edeasho nemikhan, azadie kazeb nemikhan, nemikhan khare iran tu donya bere, barashun ahamiati nadare hameye donya maro terrorist bedunan, ... vaghti baraye sir kardane shekame goshnashun majburan khodforushi konan!!! (sorry to be such honest!!!) aghayune chapo rast in jur vaghta kojan?!! be fekre inan ke che juri jibe khodeshuno por konano che juri hezbe moghabelo bekubunan!!!
vazifeye man be onvane ye "daneshju" ine ke cheshamo va konamo gule zahere faribandeye chapo rasto nakhoram, chon hamishe hame goftan, hame ja ham shenidam ke siasat ..... nadare!!!