اول از همه از درد نفهمیدن بنالم و بعد از این از درد کم توجهی به مفاهیم مهم مطالب.
در پست قبلی خودم در باره نگرش ایرانیان به کلمه آزادی و تساوی آن با قانون در ذهن آن ها سخن گفتم .البته مطالب را کامل نمی گم تا خودتون بروید کتاب را بخوانید.
این بار در مورد آزادی و معنی آن در جامعه اروپا می خوام بنویسم.
یک تفاوت بزرگ جامعه ایرانی وجامعه اروپایی در این است که حاکمان ایرانی همواره دارای فره ایزدی بودند این موضوع را در شاهنامه به وفور می بینید.(هنوز که هنوزه این مضوع در حکومت حاضر ایران موجود است و به آن دامن زده می شود مثل امضا امام زمان بر نام نمنیندگان مجلس هفتم که از طرف تریبون نماز جمعه اعلام شد!).
در ایران حکومت خودکامه بوده نه دیکتاتور!
در پست بعد بیشتر توضیح میدم!!!!
ببینم شما برای چی قسمت نظرات دارید؟!
من هنوز جواب سوال پست قبل رو نگرفتم؟!
کاشکی برای هرکسی و هر جور آدمی که نظر میذاشت و حق اظهار نظر داشت یه ذره ارزش و احترام قائل بودید ؟!
من لینک اینجا رو از « در غروب» پیدا کردم و هنوز هم سوالم پابرجاست؟! امیدوارم منطقی برخورد کنیم!
حالا چه فرقی میکنه!! فکر کردم در باره مطلب سوال داری!!
مگه فکر کردی فره ایزدی از کجا در اومده؟؟؟ اصلا اورمزد یعنی اور + مزد : یعنی شهربان.
رابطه حکومت و دین به عنوان یه الیگارشیسم دینی از زمان حتی قبل از هخامنشیان مطرح بوده و اصولا اگر حمایت ایزدی از یه دستگاه حکومتی خاص وجود نداشته باشه دلیلی وجود نداره که اون دستگاه در خطر سقوط قرار نگیره.
اینکه ایرانیان به تایید حاکم از جانب یک عامل معنوی معتقدند با اعتقادشان به آزادی در تنافی نیست.
پ.ن : سجاد ن. عزیز به املای کلمات بیشتر دقت کن.
متاسفانه نتوانستم نوشته ام را کامل روی سایت بگذارم . من هم منظورم از این چند خط این موضوع نبود!!!
"یک تفاوت بزرگ جامعه ایرانی وجامعه اروپایی در این است که حاکمان ایرانی همواره دارای فره ایزدی بودند"
تفاوت دیگه اینه که وقتی اونجا تایید الهی وجود داشته قانون بیشتر از همیشه مورد توجه بوده.
jame e ye europaee behtare?
behtar chi ye?