در یادداشت قبل به تفکر آقای شیخ فضل الله در مورد آزادی اشاره کردم . که به طور کامل این مطلب در کتاب تضاد دولت و ملت آقای همایون کاتوزیان آمده است.
اما باز خوانی ایرانیان از آزادی با توجه به اینکه این تفکر از "تقابل" ایرانیان با غرب در ایران شکل گرفت جالب و قابل تامل وشاید قابل تامیم به زمانه خود است!!
ایرانیانی که به دول اروپایی سفر می کردند و از پیشرفت و تفاوت های آن سرزمین با سرزمین خود آگاه می شدند ، در اندیشه علت این تفاوت بر می آمدند.
این موضوع حتی برای شاهان هم رخ می داده است.
آننان علت را در نظام اداری منظم و سازمان دهی شده یافتند. و بعد پی بردند وجود چنین سازمانی نیازمند گوهری ارزشمند بنام "قانون" هستند.
منظور از قانون، قانون مدون ، مکتوب و قدرت مند است.
لفظ آزادی مورد اتعمال آقایان هما قانون بوده است که کاملا به معنای کنترل امور است ودر مقابل لجامگسیختگی قرار دارد.
در پست بعدی بیشتر درمورد رخداد های بعد از انقلاب مشروطه و هرج ومرج حاصل از خواهم نوشت!
آقا شما کدوم سجاد دوره هستید ، شفیعی فر یا نعیمی پور ( به اونای دیگه که نمیخوره ، شما دوتام با همید دیگه !) بنویسید آدم متوجه شه ، چون فرق میکنه ! بعدآ میگم !
اگه یه روزی یکی از من بپرسه نوشته های سجاد چه جوریه؟
می گم:
پست هایی نامتعارف!
اگه بپرسه که یعنی چی...
می گم:
یعنی...!!